www.binalud.com

ادرس جدید ما www.mtbinalud.com

www.binalud.com

ادرس جدید ما www.mtbinalud.com

دیدار هیات رییسه فدراسیون کوهنوردی با سرپرست

اعضای هیات رییسه فدراسیون کوهنوردی که از زمان ریاست "آقاجانی" تغییر نکرده‌اند روز گذشته، دوشنبه با سرپرست فدراسیون دیدار کرد. در این دیدار موضوع پی‌گیری برگزاری انتخابات از سوی حاضران در جلسه به اجماع رسید.
به گزاش خبرگزاری میراث فرهنگی، این جلسه که با حضور میرسلیم، مروتی، قیامتیون، ناژداکی، کشاورز، گلبرگ، مهدی داورپور، خانم‌ها علی‌آبادی و مرزوقی و صفایی و دکتر هدی در فدراسیون کوهنوردی برگزار شد موضوعاتی از جمله عملکرد سال گذشته فدراسیون، بیلان کاری سال گذشته و تقویم ورزشی امسال از سوی حاضرین بحث و بررسی شد.

اعضای این جلسه همچنین بر برگزاری انتخابات به عنوان یکی از ضمانت‌های اجرایی تقویم فدراسیون اجماع داشتند.
مهمترین برنامه اجرایی فدراسیون در سال جاری صعودهای هیمالیانوردی و مسابقات سنگ‌نوردی داخل سالن ماکائو است.
حضور اعضای هیات رییسه و دعوت هوایی، سرپرست فعلی فدراسیون کوهنوردی به نظر نشان از تعامل این دو با هم دارد. "مهدی داورپور" هم که با حضور هوایی در فدراسیون از سمت خود در بخش کمیته کوهنوردی و کوهپیمایی استعفا داده بود نیز در این جلسه شرکت داشت.
حسین رضایی، مدیر روابط عمومی فدراسیون کوهنوردی درباره انتخابات فدراسیون و جلسه هیات رییسه به خبرگزاری میراث‌فرهنگی گفت: «فدراسیون پیش از این دو تاریخ را برای برگزاری انتخابات به سازمان تربیت‌بدنی پیشنهاد داده بود، اما سازمان با این دو پیشنهاد موافقت نکرد.»
وی افزود: «قرار است به زودی سرپرست فدراسیون کوهنوردی جلسه با معاونت ورزش قهرمانی سازمان تربیت‌بدنی داشته باشد تا تاریخ انتخابات را مشخص کنند.» به گفته رضایی، انتصاب‌ها و استعفاهای صورت گرفته در ماههای گذشته، بازنگری در تشکیلات فدراسیون و رسیدگی به وضعیت پناهگاه‌ها از دیگر موارد بررسی شده در این جلسه بود.
حبیب کاشانی، حسن بیادی، سردار مقدم و امانپور از غایبین جلسه هیات رییسه فدراسیون کوهنوردی بودند.

نجات یک کوهنورد در ارتفاعات شهرستان نمین

با تلاش امدادگران جمعیت هلال احمر استان اردبیل یک کوهنورد در ارتفاعات بخش ویلکیج شهرستان نمین از مرگ حتمی نجات یافت. مسوول روابط عمومی جمعیت هلال احمر استان اردبیل روز چهارشنبه به خبرنگار ایرنا گفت: این کوهنورد به دنبال بروز حمله قلبی در کوه‌های مشترک بخش ویلکیج با استان گیلان گرفتار شده بود. رامین معبودی افزود: دو گروه امدادی جمعیت هلال احمر نمین از جمله شش امدادگر ، یک پزشک به‌همراه آمبولانس و خودرو به محل اعزام و پس از دو ساعت جستجو کوهنورد را که به‌شدت دچار ضعف شده بود پیدا کردند.

این کوهنورد پس از اقدامات اولیه پزشکی برای ادامه درمان به بیمارستان امام خمینی نمین انتقال و بستری شد. شهرستان نمین با ‪ ۵۰‬هزار نفر جمعیت در ‪ ۳۰‬کیلومتری شرق شهر اردبیل واقع است.

فدراسیون عامل حذف بانوان اردبیلی از تیم ملی

دبیر هیات کوهنوردی استان اردبیل گفت: عدم اطلاع‌رسانی و فراخوان به‌موقع فدراسیون کوهنوردی از بانوان کوهنورد اردبیلی برای تست انتخاب اعضای تیم ملی سبب شد آن‌ها نتوانند به تیم ملی کوهنوردی بانوان کشور راه یابند.
لطفعلی حاجی‌محمدی روز سه‌شنبه با اشاره به فراخوانی اواخر سال گذشته کمیته هیمالیا نوردی فدراسیون کوهنوردی اظهارداشت : با اینکه بانوان کوهنورد استان شایستگی و آمادگی حضور در اردوی تیم ملی را داشتند ولی نتوانستند در تست این اردو به‌موقع حضور یابند.
وی افزود : بانوان کوهنورد استان درسال گذشته تمرینات سختی را پشت سر گذاشتند و درداخل کشور برای نخستین بار در فصل زمستان به کوه سبلان صعود و درخارج از کشور نیز موفق به صعود به کوه آرارات در ترکیه شدند.

وی اضافه کرد: با توجه به ضرب‌العجل فدراسیون کوهنوردی در فراخوان برای تیم ملی تنها ‪ ۹‬نفر از کوهنوردان مرد استان اردبیل توانستنددر تست کمیته هیمالیانوردی فدارسیون شرکت کنند.
وی گفت: حسین سیفی ، ایرج معانی ، وحید شادمان ،حامد دیارمند و مهدی پهناور به عضویت تیم ملی درآمده و علی آذرنیا ، مهدی پهناور و لطفعلی حاج محمدی نیز در ترکیب مربیان تیم ملی قرار گرفتند.
حاجی محمدی افزود: این کوهنوردان از سوی فدراسیون امسال به سه برنامه هیمالیانوردی اعزام خواهند شد.
وی با اشاره به مشکلات کوهنوردی در استان اردبیل افزود :با توجه به وجود قله ‪ ۴۸۱۱‬متری سبلان و استعدادهای غنی این ورزش در اردبیل ،متاسفانه هزینه سنگین این رشته باعث دوری جوانان مستعد استان از این ورزش شده است .
دبیر هیات کوهنوردی استان اردبیل به قیمت تمام شده بیست میلیون ریالی البسه و امکانات ورزش هیمالیانوردی درشرایط کاملا تخصصی اشاره کرد و گفت : با توجه به هزینه سنگین این رشته ورزشی اداره کل تربیت بدنی استان تنها از برخی برنامه‌های هیات حمایت مالی می‌کند و این هیات نیازمند حمایت‌های مالی سازمان‌ها و نهادهای دولتی و غیردولتی می‌باشد.
حاجی محمدی همچنین اشاعه فرهنگ کوهنوردی با اجرای برنامه‌های کوه پیمایی عمومی و کوهنوردی همراه با خانواده ، برگزاری اردوهای آموزشی و تدارکاتی جهت آمادگی جسمانی کوهنوردان را از اهم برنامه‌های هیات کوهنوردی استان در سال جاری ذکر کرد.
بیش از ‪ ۷۰۰‬کوهنورد به‌صورت سازمان یافته دراستان اردبیل کارت کوهنوردی دارند که ‪ ۴۰۰‬نفر از این ورزشکاران را بانوان تشکیل می‌دهند.

اعتماد به کارگاه بکسلی جان سنگنورد را گرفت

اعتماد کردن به کارگاه سیم بکسلی که شاید تاریخ مصرف ان گذشته بود و نداشتن کلاه کاسک باعث شد سنگنورد مشهدی جان خود را از دست بدهد. این اتفاق در تاریخ 15/1/86 در سنگ سیاه واقع در کوههای خلج رخ داد .
طی روزهای گذشته یکی از سنگنوردان مشهد به نام حمید قلعه نویی در هنگام فرود بر روی یکی از مسیرهای منطقه سنگنوردی سنگ سیاه شهر مشهد، بر اثر پاره شدن سیم بکسل کارگاه و برخورد وی با سنگ بر اتر ضربه مغزی (مرگ مغزی) درگذشت .
ضایعه درگذشت این سنگنورد عزیز را به همنوردان و خانواده محترم ایشان تسلیت عرض مینمائیم.

صعود کوهنوردان انزلی به قله ناتش

 "رییس هیات کوهنوردی انزلی گفت: گروه کوهنوردی دامون این شهرستان به مناسبت هفته وحدت، اولین صعود بهاری خود را به قله ناتش کوه در حومه املش انجام دادند. " محمد سلطانی " روز چهارشنبه در گفتگو با خبرنگار ایرنا ارتفاع قله ناتش کوه املش را دو هزار و ‪ ۸۵۰‬متر عنوان کرد. وی افزود: این گروه شامل ‪ ۲۲‬کوهنورد زن و مرد به سرپرستی "سعید آرش"، در شرایط سخت به این قله صعود کردند.

هیات کوهنوردی انزلی از سال ‪ ۱۳۷۲‬فعالیت خود را در این شهرستان آغاز کرد و هم‌اکنون دارای ‪ ۲۲۰‬عضو رسمی زن و مرد است. هیات کوهنوردی انزلی که یکی از اعضای آن در تیم ملی نیز عضویت دارد از هیات‌های فعال کوهنوردی استان گیلان است و سالانه چندین صعود فنی و چندین صعود غیرفنی به قله‌های مختلف گیلان و استان‌های همجوار انجام می‌دهد. "

وعده سرپرست فدراسیون کوهنوردی عملی نشد

 "نخستین وعده محمدحسین هوایی سرپرست فدراسیون کوهنوردی - که دوره سرپرستی وی نیز خاتمه یافته است - مبنی بر برگزاری مجمع عمومی فدراسیون در دوره سوم اسفندماه سال 1385 عملی نشد.
هوایی پیش از این در کنفرانس خبری خود در حضور نمایندگان رسانه‌های جمعی وعده‌های بسیاری داده بود که با واکنش جامعه کوهنوردی مواجه شد. یکی از این وعده‌ها برگزاری مجمع عمومی فدراسیون برای انتخابات رئیس فدراسیون بود که قول آن را در دهه سوم اسفندماه داده بود. باوجود گذشت زمان زیادی، هنوز ثبت نام نیز برای کاندیداهای ریاست فدراسیون انجام نشده است.
بسیاری از کارشناسان کوهنوردی با اعلام غیرکارشناسی بودن موارد مطروحه از سوی سرپرست فدراسیون آنها را شعار تبلیغاتی برای جلب افکار عمومی عنوان کرده بودند. ادامه مطلب

از موارد بحث انگیز دیگر بودجه 30 میلیاردی فدراسیون و سی پناهگاه در کشور بودند که مدتها به عنوان "طنز" در محافل ورزشی مورد بحث قرار می‌گرفت؛ بودجه‌ای که نزدیک به دو برابر بودجه کمیته ملی المپیک آن هم با بیش از 45 فدراسیون ورزشی، عدم آشنایی سرپرست فدراسیون به ورزش و مسائل مختلف آن را نمایان‌تر می‌کرد.
همچنین انتخابات هیات‌های استانی که به صورت غیرقانونی برگزار شده بود ابطال نشد و سرپرست فدراسیون نیز در واکنش به سخنان معترضانی ازبابایی، جمله دبیرکل اتحادیه حقوق ورزش آسیا، هرگونه تغییر و تحول را تکذیب کرد. در صورتی که مشاور عالی فدراسیون که بیشتربرنامه‌های فدراسیون از جمله انتخابات استانها، با نظر و ریاست وی برگزار می‌شد در مصاحبه‌ای با خبرگزاری جمهوری اسلامی ایران(ایرنا) اعلام کرده بود که فدراسیون در 10 استان قصد برگزاری مجمع و انتخابات روسای هیات‌های استان را دارد. گفته می‌شود شایعاتی مبنی بر اینکه قرار است تعدادی از نمایندگان مجلس از وزیر راه سوالی کنند که با وجود اینکه مشکلات عدیده‌ای در جاده‌های کشور و موارد مربوط به وزارت راه وجود دارد مدیران آن وزارتخانه به چه دلیل با این شدت دنبال ریاست فدراسیون هستند نیز وجود دارد.
حال باید منتظر ماند تا فدراسیون مجمع انتخابات فدراسیون برگزار شده و مشخص شود که تا چه حد وعده‌های سرپرست فدراسیون کوهنوردی در نتیجه رای‌گیری تاثیرگذار بوده است. تاریخی که نه از سوی سازمان و نه از سوی فدراسیون اعلام نشده است.

افتتاح اولین سالن سنگنوردی غرب آسیا

نخستین تالار سنگ‌نوردی غرب آسیا در شهر کرمان با نام خانه سنگ نوردی کرمان روز چهارشنبه به بهره برداری رسید.
در مراسم بهره برداری از این طرح، "میرمهدی نجفی" معاون رییس سازمان تربیت بدنی کشور و "محمدحسین هوایی" رییس فدراسیون کوهنوردی و مسوولان استانی حضور داشتند.
مسوول روابط عمومی تربیت بدنی استان کرمان در این خصوص به خبرنگار ایرنا گفت: این سالن اختصاصی با زیربنای ‪ ۲۵۰۰‬مترمربع و هزینه‌ای حدود سه میلیارد و ‪ ۲۰۰‬میلیون ریال احداث شده است.

"ناصر گل‌محمدی" افزود: عملیات اجرایی ساخت این طرح در کمتر از دو سال انجام شده است.
همزمان با افتتاح خانه سنگ نوردی کرمان، مسابقات بین‌المللی جام دهه مبارک فجر در این تالار آغاز شد.

ما و کوهنوردی جهان

در میان ما تفکر انتقادی جایگاهی ندارد و به ویژه آنان که در موقعیت‌های برتر قرار دارند، منتقدان را آدم‌های « بی کار » یا مشوش کننده اذهان عمومی می‌پندارند! اما واقعیت این است که برای پیشرفت در هر کاری باید مرتبا به کارهای خود با دید انتقادی بنگریم و مجموعه خود را عیب‌یابی کنیم.
مدیریت پیشین فدراسیون کوهنوردی، هیچ جایگاهی برای نقد حرکت‌های کوهنوردی ـ چه آن‌هایی که خود مدیرش بود و چه برنامه‌های آزاد ـ تعریف نکرده بود و با « اعتماد به نفس » شگفت‌آوری خود را در مسیر پیشرفت می‌دانست. این پیشرفت‌ها، ‌در یک دوره با لشگرکشی به کوه‌ها و اجرای صعودهای «سراسری» چند صد یا چند هزارنفره شناخته می‌شد و در دوره‌ای دیگر، با افزوده شدن یکی یکی به صعودهای خارج از کشور ... و در همه حال با سوار شدن بر موج کم آگاهی عامیانه، کمیت را به جای کیفیت قالب می‌کرد. اکنون که مدیریت فدراسیون تغییر کرده و دیر یا زود باید انتخابات آن هم برگزار شود، جا دارد که هر یک از ما کوهنوردان یا کوه‌دوستان، با نگاه انتقادی به گذشته و حال، کمکی کنیم به شکل‌گیری آینده پربارتر.

نه فقط در اجرای برنامه‌های کوهنوردی، بلکه در مواردی مانند شیوه‌های برخورد با حادثه و مسایل مربوط به محیط‌های کوهستان نیز، جامعه کوهنوردی ما (شامل بخش‌های دولتی و غیر دولتی) فاصله زیادی با معیارهای جهانی- و حتی متوسط‌های جهانی- دارد. در دوران بیست و چند ساله‌ای که آقاجانی بر فدراسیون کوهنوردی ریاست می‌کرد، هیچ‌گاه ( تاکید می‌کنم :هیچ گاه) آقایان از این صحبت نکردند که در جهان کوهنوردی چه نوع کارهایی «با ارزش» تلقی می‌شوند و چه کارهایی کم ارزش یا ضد ارزش. و هیچ گاه کوهنوردی‌های خودشان را که هیچ- کوهنوردی گروه‌ها و افراد ایرانی دیگر را هم، با فعالیت‌های خارجیان مقایسه نکردند.
فدراسیون آقاجانی به جای معرفی و تبلیغ شیوه‌های کوهنوردی کیفی، صعودهای پر تعداد ر ا با عنوان «سراسری» و به «مناسبت»های گوناگون باب کرد و در میان هیات‌های تابع خود، رقابتی را پایه گذاشت که هر کدام می‌پنداشتند با کشاندن تعداد هر چه بیشتری آدم به کوه در یک برنامه، کار بزرگ‌تری را انجام می‌دهند. از صعود 1500 نفری به دماوند(شهریور 73) که به آن عنوان «صعود باور نکردنی» دادند، تا صعودهای زمستانی چند صد نفره سال‌های اخیر، تقریباً هیچ گاه کاری کیفیتاً نو از طریق فدراسیون به انجام نرسید. در صعودهای خارجی، فقط در یک مورد (صعود دیواره دمیرکازیک ترکیه 1374) کاری نو انجام شد و در تمام موردهای دیگر، به اجرای صعود از مسیرهای عادی و به شیوه تجاری (عقد قرارداد با شرکت‌های توریستی و استفاده از بیشترین خدمات) بسنده شد. «شاهکار» صعودهای خارجی این چند سال صعود اورست در سال 1377 بوده است، اما برای کشوری که از سال 1334 سابقه کوهنوردی در هیمالیا دارد(برادران امیدوار قله نورسینگ) نخستین تلاش در منطقه اورست را به سال 1352 داشته و نخستین هشت هزار متری خود را درسال 1355 صعود کرده رفتن به اورست در قالب« تیم ملی» به شیوه تجاری کار پر ارزشی نیست. برای مقایسه، نخستین صعودهای ملی چند کشور دیگر را به اورست ذکر می‌کنیم تا خواننده دریابد که دیگران، در 40-50 سال پیش هم فقط به این فکر نمی‌کردند که به هر طریق ممکن به قله اورست دست یابند و با اقدام به کارهای نو، کیفیت صعود خود را نسبت به پیشینیان ارتقاء می‌دادند: سوئیسی‌ها در نخستین صعود خود به اورست، این قله و قله لوتسه را با یک برنامه صعود کردند(1956) که لوتسه برای نخستین بار صعود شد. چینی‌ها نخستین صعود خود را از یال صعود نشده شمالی انجام دادند(1960)، آمریکایی‌ها نخستین برنامه اورست خود را با دو کار نو به انجام رساندند: نخستین صعود یال غربی و نخستین گذر(Traverse )اورست(صعود از یال غربی، فرود از یال جنوب شرقی)(1963).
در نخستین صعود اتریشی‌ها به اورست، دو نفر (مسنر و هابلر) توانستند برای نخستین بار اورست را بدون فصل «پس موسم »(Post Monsoon ) انجام شد (1978-نخستین صعود در این فصل). یوگسلاوها در نخستین برنامه اورست خود، از مسیری نو (از مسیر مستقیم یال غربی) به قله رسیدند(1979). لهستانی‌ها در نخستین برنامه اورست خود، قله را در زمستان صعود کردند(1980- نخستین صعود زمستانی اورست) و چند ماه بعد، مسیری نو روی جبهه جنوبی اورست گشودند. شوروی‌ها در نخستین برنامه رسمی خود در هیمالیا، از مسیری نو و دشوار (جبهه جنوب غربی ) به قله اورست رسیدند... . این چند نمونه نشان می‌دهد که بلافاصله پس از «فتح» اولیه اورست، صعودهای «ملی» به سوی کارهای نو سو گرفته است؛ نه تنها در کشورهایی که وضع اقتصادی خوب و پیشینه کوهنوردی قابل توجه داشته‌اند بلکه حتی در کشورهای نوآمده در جهان کوهنوردی و ضعیف از نظر اقتصادی مانند لهستان و یوگسلاوی.
کم انصافی است اگر تامین بودجه از سوی دولت(مجموعه تریبت بدنی و مدیریت فدراسیون) را در راه‌اندازی برنامه‌های خارج از کشور ندیده بگیریم و یا تلاش همکاران فدراسیون و اعضاء تیم‌های اعزامی را هیچ انگاریم... اما، در اینجا بحث برسر این چیزها نیست، صحبت از این است که جسارت نوآوری کجا است؟ در این ارتباط، نمی‌توان کوتاهی را فقط متوجه مدیریت فدراسیون دانست؛ دوستانی که بسیاری‌شان در گروه‌ها و باشگاه‌های کوهنوردی سابقه کار داشته و به داخل فدراسیون رفته‌اند و کوهنوردان خوبی که در بیرون از فدراسیون (در صعودهای داخلی) با توان مالی محدود خود کارهای نو باارزش انجام داده بودند و به تیم‌های ملی دعوت شدند، چه نقشی در ارتقای کیفی برنامه‌های فدراسیون داشتند؟ در واقع : هیچ! این دوستان تقریباً فقط نقش مهمانانی را داشتند که بر سر سفره بودجه دولتی نشستند و «صلاح» را در این دیدند که دم برنیاورند و بر تعداد برنامه‌های خارج از کشور خود بیافزایند.
در فدراسیون پیشین، سواد برای مطالعه منابع خارجی و سفرهای خارجی – برای آگاهی یافتن از معیارهای کار کیفی کم نبود، اما دوستانی که مسئول روابط خارجی بودند، ترجیح دادند که راه بی‌دردسرتر فرمانبرداری صِرف از رئیس و گام‌برداری «مطمئن» در راه تحقق پروژه‌های بی‌خطر، پرسرو صدا و کم محتوا را پیش بگیرند و این آدم‌های با سواد حتی به خود زحمت ندادند که مباحث جدی کوهنوردی را در قالب کتاب یا مقاله طرح یا ترجمه کنند و اندک خروجی‌های فرهنگی آنان محدود شد به سه کتاب گزارش از برنامه‌های خودشان و چند شماره گاهنامه با کیفیت پایین که در آنها هیچ مطلب تولیدی و تفکر بر انگیز به چشم نمی خورد.
نه فقط در اجرای برنامه‌های کوهنوردی، بلکه در مواردی مانند شیوه‌های برخورد با حادثه و مسایل مربوط به محیط‌های کوهستان نیز، جامعه کوهنوردی ما (شامل بخش‌های دولتی و غیر دولتی) فاصله زیادی با معیارهای جهانی- و حتی متوسط‌های جهانی- دارد.

اعزام یک تیم 15 نفره اصفهانی به قلل هیمالیا

 "سرپرست تیم کوهنوردی اصفهان گفت: برای اولین بار در کشور یک گروه 15 نفره از کوهنوردان استان اصفهان به منظور فتح یکی از قله‌های رشته کوه هیمالیا به نام "هیم لینگ" در ارتفاع 7126 متری، به زودی عازم کشور نپال می‌شوند. حمید حجاریان افزود: 50 میلیون تومان برای این امر از سوی سازمانهای حمایت کننده برای تیم در نظر گرفته شده است. وی 22 اسفند ماه سال جاری را روز آغاز حرکت این کوهنوردان خواند و گفت: این گروه 22 اسفندماه سفر 45 روزه خود را آغاز کرده و طبق برنامه روز 20 فروردین ماه سال 86 قله مذکور را فتح می کنند.

حجاریان تصریح کرد: خودباوری و تلاش برای به اهتزاز درآوردن پرچم جمهوری اسلامی ایران و الگودهی به جوانان از اهداف این برنامه است. "

برگزاری دومین اردوی انتخابی تیم ملی کوهنورد

 "دومین فراخوان اردوی انتخابی تیم ملی کوهنوردی طی روزهای پنجشنبه و جمعه (دهم ویازدهم اسفندماه ) در ارتفاعات شمال تهران در دو بخش آقایان و بانوان برگزار شد. به گزارش روز شنبه روابط عمومی فدراسیون کوهنوردی : بنابراین گزارش در بخش اقایان ‪ ۶۹‬کوهنورد شرکت داشتند و ازمسیر چهارپالان در منطقه شیرپلا به قصد قله توچال صعودکردند.

همچنین دربخش بانوان ‪ ۱۵‬کوهنورد حضور داشند و از مسیر پلنگ چال قصد صعود به قله توچال را داشتند که به دلیل شرایط نامساعد جوی از ارتفاع ‪ ۳۴۰۰‬متری به پناهگاه پلنگ چال بازگشتند. "

صعود سراسری‬کوهنوردان گلپایگان

 "بیش از ‪ ۴۰۰‬کوهنورد به مناسبت " هفته طبیعت " و در یادبود شهید " محمد حسینی" یکی از کوهنوردان این شهرستان و شش تن از همرزمانش،به قله "الوند" در گلپایگان صعود کردند. این کوهنوردان از هشت شهرستان اصفهان شامل شاهین شهر، شهرضا، مبارکه، اصفهان، خوانسار، کاشان، خمینی شهر و گلپایگان در برنامه صعود به قله سه هزار و ‪ ۶۰۰‬متری الوند شرکت کردند.

" سید مرتضی حسینی " مسوول هیات کوهنوردی شهرستان گلپایگان روز شنبه در این همایش بزرگ کوهنوردی گفت: بیش از‪ ۱۰‬گروه کوهنوردی فعال متشکل از بیش از ‪ ۲۰۰‬کوهنورد خانم و آقا در این هیات فعالیت دارند. "

صعود کوهنوردان فارس به قله کلیمانجارو

دبیرهیات کوهنوردی استان فارس اعلام کرد : به‌مناسبت سالگرد پیروزی شکوهمند انقلاب اسلامی یگ گروه از کوهنوردان این استان موفق به‌صعودبه‌قله کلیمانجارو (بام آفریقا) در کشور تانزانیا شد.
مسعود حامیان عصر چهارشنبه به ایرنا گفت:این گروه ‪ ۹‬نفره امروز این قله را فتح کردند و پرچم کشورمان را در بلندای آن به اهتزاز در آوردند.
وی افزود: این افتخار را به همه مردم کشورمان تبریک می‌گویم و امیدوارم باز هم شاهد افتخار آفرینی کوهنوردان فارس باشیم.
قله کلیمانجارو با ‪ ۵۸۹۵‬متر، بلندترین قله آفریقاست.

پاسخ باشگاه آرش به علل حادثه علم کوه

به دنبال حادثه تلخ دی ماه گذشته در علم کوه و مرگ ۲ کوهنورد هموطن عضو باشگاه آرش، این باشگاه با ارسال بیانیه ای به «بازتاب ورزشی» مطالبی را به شرح زیر اعلام نموده است:
باشگاه آرش، ضمن عرض تسلیت به خانواده جانباختگان حادثه صعود گرده آلمان‌ها در منطقه علم‌کوه و با تشکر از ابراز همدردی همه‌جانبه جامعه کوهنوردی کشور، مراتب زیر را به اطلاع می‌رساند:
1ـ زنده‌یادان مهدی عزیزی و علیرضا سلیمانی، از کوهنوردان فنی این باشگاه بوده‌اند و مهدی عزیزی دیواره علم‌کوه را از مسیرهای مختلف و همچنین گرده آلمان‌ها را بارها صعود نموده و علیرضا سلیمانی در مناطق مختلف کوهستانی کشور همچنین در منطقه علم‌کوه، صعودهای قابل قبولی داشته است. لازم به ذکر است این برنامه، ادامه برنامه زمستان سال قبل ایشان بوده است که تعداد پنج نفر به مدت یک هفته در منطقه علم‌کوه حضور داشته‌اند و به علت نامساعد بودن هوا، منطقه را ترک کرده‌اند.

2ـ تا این زمان علت بروز حادثه و جان باختن کوهنوردان نام‌برده این باشگاه، بررسی نگردیده و باشگاه آرش معتقد است این حادثه بایستی به وسیله جمعی از کوهنوردان فنی جامعه کوهنوردی و یا کمیسیون بررسی حوادث فدراسیون انجام گیرد و هرگونه اظهارنظر و تحلیل حادثه را به طور فردی با احترام به ابرازکننده نظر فردی تلقی می‌نماید.
3ـ برنامه فوق جزو تقویم ورزشی باشگاه کوهنوردان آرش نبوده است و این برنامه توسط آن زنده‌یادان و دو تن از کوهنوردان سنقر به نام آقایان رضا عباسیون و پرویز کماسی، برنامه‌ریزی و اجرا شده است.
4ـ باشگاه آرش از دفتر ریاست‌جمهوری، سازمان تربیت بدنی، فدراسیون کوهنوردی کشور، سپاه پاسداران انقلاب اسلامی، نیروی انتظامی جمهوری اسلامی، ستاد حوادث غیرمترقبه مازندران، فرمانداری چالوس، بخشداری کلاردشت، فرماندهی تیپ 3 لشکر 25 چالوس، مدیریت جمعیت هلال احمر استان مازندران و جمعیت هلال احمر تهران که در امر امداد، کمال همکاری را به عمل آورده‌اند، سپاسگزار است.
5ـ باشگاه آرش از کوهنوردان باشگاه کوه نوردی و اسکی دماوند، کوهنوردان زنجان، رودبارک و مسئولان قرارگاه فدراسیون کوهنوردی ایران در رودبارک که علاوه بر امداد حادثه بخشی از مدیریت امداد را نیز به عهده داشته‌اند، کمال تشکر را دارد.
6ـ باشگاه آرش از کوهنوردان و مسئولان هیأت‌ها و سازمان‌های کوهنوردی شهرهای کرمانشاه، چالوس، همدان، اراک، قزوین، تبریز، نقده، سنندج، مشهد که بلافاصله کوهنوردان خود را با کوله‌های بسته و حداقل مدت 72 ساعت به حال آماده‌باش برای اعزام به منطقه آماده کرده‌اند، بی‌نهایت سپاسگزار است.
7ـ باشگاه آرش تأسف عمیق خود را از سقوط یک فروند بالگرد هلال احمر و صدمه دیدن چند کادر پرواز آن ابراز داشته و شجاعت خلبان یگان هوایی سپاه پاسداران انقلاب اسلامی که با عملیات تحسین‌آمیز اقدام به تخلیه یازده نفر کوهنورد و کادر پروازی هلال احمر را از سرچال نمود، قابل ستایش می‌داند.
8ـ باشگاه آرش به کمک نامبردگان در بند 4، 5 و 6 همه‌گونه تمهیدات لازم جهت امدادرسانی به مصدومان و کادر پروازی هلیکوپتر سقوط کرده را به کار برده و مجددا از همکاری و ایثار تمام کسانی که در این مهم ما را یاری‌رسانی نموده‌اند، سپاسگزاری می‌شود (ریزعملیات امداد در اطلاعیه جداگانه‌ای اعلام می‌شود).
9ـ باشگاه آرش همراه با دوستان باشگاه دماوند در پرواز سوم با بالگرد نیروی انتظامی خود را به منطقه رسانده و اقدام به شناسایی دقیق محل حادثه جهت اقدامات بعدی نموده است.
10ـ باشگاه آرش خود را موظف می‌داند که در اولین فرصت ممکن، ترتیب حمل اجساد جانباختگان را با در نظر گرفتن تمامی احتمالات و پرهیز از هرگونه حادثه مجددی جهت امدادگران بررسی و انجام هرگونه حرکت انفرادی و جمعی کوهنوردان را بدون هماهنگی با هیأت مدیره باشگاه رد و هیچ‌گونه مسئولیتی را در این مورد بر عهده نمی‌گیرد.
باشگاه آرش از تمامی دوستان و کوهنوردان عزیزی که تا این زمان با ما همکاری نموده‌اند، کمال تشکر و امتنان را دارد و خواهش می‌کند جهت حمل جانباختگان با هماهنگی کامل با هیأت مدیره باشگاه جهت جلوگیری از هرگونه سانحه جدیدی ما را یاری نمایند.

دبیر باشگاه کوهنوردان آرش
رضا شیشه‌چی

انتصاب بازرس موقت فدراسیون کوهنوردی

طی حکمی ازسوی " کیومرث هاشمی " معاون سازمان تربیت بدنی و رییس مرکز توسعه ورزش قهرمانی و حرفه‌ای ، " زهره مرزوقی " بعنوان بازرس موقت فدراسیون کوهنوردی منصوب شد.
به گزارش روابط عمومی فدراسیون کوهنوردی درحکم مزروقی آمده است: با توجه به تعهد ، تجربه و توانمندی و شایستگی شما و براساس اختیارات ماده ‪ ۱۴‬فدراسیونهای ورزشی ، سرکارعالی تا برگزاری مجمع عمومی فدراسیون کوهنوردی به عنوان بازرس موقت منصوب می‌شود.
زهره مرزوقی درحال حاضر نایب رییس فدراسیون ووشو می‌باشد.

روس‌ها در غار پراو به هیجان آمدند

در روزی گرم، در پایان ماه اکتبر 2006 ( آبان 85 )، دو دستگاه خودرو مزدا استیشن بونگو و یک تویوتا پرادو کاروان ما را به سمت غار پراو به حرکت درآوردند. از مسکو تا داغستان و آذربایجان و از شمال ایران تا کرمانشاه. پنج روز در ماهچکلا (داغستان) برای دریافت ویزاهایمان بسر برده و در همانجا با سرپرست تیم "یوری" و چهار غارنورد دیگر که با یک دستگاه خودرو "نیوا" (یک جیپ همه جا رو کوچک روسی) به آنجا رسیده بودند، دیدار کردیم.
از اینجا گروه بیست و یک نفره ما، با غارنوردانی از اقصی نقاط روسیه تکمیل شده و با سه خودرو حرکت خود را ادامه می‌دهد. غارنوردانی از مسکو، کراسنویارک، نیبرنجایا، چلنی، کانگور، کراسنودارک، کارگف و اوکراین با سابقه غارنوردی در کریمه و قفقاز.

حضور غارنوردانی مثل "کیریل مارکوسکی" یکی از پیشروان "غار ورونیا" (عمیقترین غار جهان) و از اعضا انجمن غارنوردان اوکراین و عضو دائمی برنامه‌های غارنوردی آن انجمن درآبخازیا و ترکیه و "یوری ادوکیمف"سرپرست برنامه که صرف نظر از فعالیت همیشگی‌اش و رکوردهای قابل توجه او در غارنوردی، متخصص غواصی در غار است (اگر شانس داشتیم او در حوضچه انتهای پراو غواصی می‌کرد) همچنین بسیاری دیگر از اعضا گروه که همواره به غارنوردی می‌پردازند و بیشترشان رکورد دستیابی به اعماق بیش از یک‌هزار متر را دارند از ما گروهی ساخته بود که امید بالایی به اقدامات سریع و موثر در غار پراو از آن می‌رفت.
تا آستاراخان همه چیز به خوبی پیش رفت ولی نزدیک مرز داغستان برای تعمیر تویوتا دوبار مجبور به توقف شدیم. صبح زود دوباره سرپرست را ملاقات کردیم و با وجود ویزاهایمان در راه ایران مانعی به نظر نمی‌رسید.
در مرز آذربایجان هشت ساعت وقت از دست دادیم که با یادآوری خاطره سال قبل که چهل ساعت صرف اینکار شده بود تحمل آن برایمان چندان مشکل نبود. تمام مسیر آذربایجان را در شب راندیم و در طلوع صبح پشت مرز ایران بودیم. معرفی نامه‌های انجمن جغرافی روسیه کارمان را در عبور از مرزها ساده‌تر می‌کرد.
یک روز ملال آور بعد از مرز ایران صرف کاغذ بازی مربوط به خودروها شد البته ما از این فرصت برای آشنایی با مردم و فرهنگ این کشور و تبدیل پول‌ها و همینطور حمام بعد از یک رانندگی طولانی استفاده کردیم.
یوری، آنا و سرگئی کسانی بودند که پیشتر ایران را دیده بودند و برای بقیه این یکمین سفر به ایران بود.
یوری در سال‌های 2004 و 2005،2006 دو سفر به ایران داشت. در یک سفر او جاده‌های ایران را با دوچرخه رکاب زده بود و در سفر بعدی با مزدا استیشنش از غارهای نمکدان قشم و سراب همدان و همینطور تا عمق چهارصد متری غار پراو را بازدید کرده بود.
به هر حال ما نتوانستیم به انتهای غار پراو برسیم و شانس غواصی و یا صعود در غار را هم نیافتیم. ولی ما بسیاری از نکات و پیچیدگی‌های کار در غار پراو را فهمیدیم.

یوری بیست رول جدید در پراو نصب کرده بود و در عمق چهارصد متری به علت کمبود وقت و تجهیزات با نظر به آینده از غار خارج شده بود. هدف این‌بار ما نه تنها پراو بلکه فعالیت در سراب با گروهی زبده‌تر بود. در این زمان ما شهرهای رشت، قزوین، همدان را بدون توقف طولانی پشت سر گذاشته بودیم و در نزدیکی کرمانشاه پای کوه پراو قرار داشتیم.
دونفر از اعضای گروه که از ابتدا قصد دیدار از پراو را نداشتند برای بازدید از غار نمکدان قشم از ما جدا شدند.
با الحاق " شراره قاضی " غارنورد ایرانی مقیم آلمان و" سیمون بروکس " از انگلیس گروه ما به یک هیئت بین‌المللی تبدیل شد هر چند برای زمانی کوتاه .
در زمانی که ما آماده شروع کار پراو بودیم در مقابل خود باران و مسیر گل آلود را می‌دیدیم. دعوت مردم محلی و پناه دادن آنها، ما و تجهیزاتمان را از باران مصون کرد.
کار حمل بارها را در باران و گل شروع کردیم و روز یکم بارها را قدری به بالا حمل کردیم . بعضی ترجیح دادند در تاریکی به پایین برگشته و در خانه اقامت کنند و بعضی در کنار بارها کمپی را برپا کردند. این قصه طولانی را در یک جمله خلاصه می کنم که شب چهارم در یک غار گرم( غارپناه یه شبه) در نزدیکی میدان پراو گذراندیم و فردای آنروز بارها را در مقابل دهانه پراو بر زمین گذاشتیم. این در حالی بود که آسمان پوشیده از ابر بود و امکان دیدن راه‌های اطراف و ارتفاعات کوه وجود نداشت. هشت نفر در جانپناه و بقیه در چادرها در مقابل دهانه غار اقامت کردیم. میدان پراو پر از گل بود به‌صورتی که با چند قدم راه رفتن وزنه سنگینی از گل به کفشهایمان آویزان می‌شد.
شراره قاضی و سیمون بروکس که فردای آنروز قصد بازگشت به پایین را داشتند با یوسف، یک غارنورد محلی از ابتدای غار بازدید کردند. یوسف غارنوردی بسیار قوی و سریع است و ضمن بازدیدهای مکرر از غار پراو رکورد سریع ترین فرود و صعود را به خود اختصاص داده است.
در پراو ما مقدار زیادی تجهیزات و طناب داشتیم که توسط یوری در سال قبل بارگذاری شده بود. اما مطابق با اصول استانداردهای استفاده از طناب تک رشته می‌بایست تمام وسایل غارنوردی و غواصی قبل از استفاده بیرون از غار بازبینی شود.
امروزه استانداردهای روش تک رشته (single rope techniques (SRT مورد پذیرش اکثر غارنوردان جهان است و با استفاده مکرر از آن، تجارب ارزنده‌ای در این مجموعه قوانین انباشت شده است. به نظر می‌رسید این روش هرگز در این غار بکار گرفته نشده است و بسیاری از رول‌ها که مربوط به اکتشاف این غار توسط گروه انگلیسی در سالهای 1971و 72 است، خطرناک و غیرقابل استفاده‌اند. قبل از هر کاری به اولین دغدغه خود که همانا ایمنی است پرداختیم و تعدادی رول جدید بخصوص در تراورس‌ها و چاههای کوتاه نصب کردیم و کار شروع شد.
دوباره در عمق 400 متری بودیم ولی پی‌بردیم که زمان به سرعت از دست رفته و فرصت کافی برای تکمیل این بازدید نداریم. مشورت‌ها شروع شد و ترجیح گروه بر این شد که سه روز آینده را به جستجو در اطراف میدان پراو پرداخته و غارهای جدید را بازدید کنیم. هر چند هوای ابری مانع صعود و دید مناسب در چشم انداز می‌شد ولی تعداد زیادی دهانه کشف و به وسیله جی-پی-اس ثبت شد. البته کامل مشخص نیست که آنها پیش ازاین مورد بازدید غارنوردان قرار گرفته‌اند یا نه.
عصر آن روز در میدان پراو با کاظم فریدیان از نزدیک آشنا شدیم. صبح در حالی که بچه‌ها به تجسس در اطراف ادامه می‌دادند، یوری، سرگئی، آنا و من به همراه کاظم به قصد تهران از کوه سرازیر شدیم. سرگئی سریع به مسکو پرواز کرد و سه نفر دیگر به باشگاه کوهنوردی و اسکی دماوند برای ارائه گزارش در باره غار و غارنوردی در روسیه و همینطور برنامه‌های اجرا شده در ایران توسط گروهمان دعوت شدیم.
به خاطر میهمان نوازی کاظم و خانواده محترمش که از ما در تهران پذیرایی کردند از آنها سپاسگزاریم . همینطور برای ترتیب دادن گزارش برنامه در باشگاه دماوند. اهمیت این گزارش برای ما از این بابت بود که ما قصد داشتیم با کوهنوردان و غارنوردان ایران رابطه قوی ایجاد کنیم و توجه آنها را به کارهایمان در روسیه و قفقاز جلب کنیم.
فردای آن‌روز من با اتوبوس به کرمانشاه برگشتم و در میدان پراو با دوستانم که با کوله‌پشتی‌های آماده در جانپناه جمع شده بودند ملاقات کردم. تمام دو روز گذشته برف باریده بود و اکنون میدان پراو غرق در گل بود. در همین روزها دوستانم در یک غار صد متر نفوذ کرده بودند وبه انتهای آن رسیده بودند. همینطور به خاطر کمبود وقت از تعداد زیادی دهانه‌های وسوسه انگیز گذشته بودند.
همگی در کرمانشاه بودیم و اینبار نوبت یوسف و خانواده اش بود که ما را مرهون میهمان نوازی شان کنند.
به هر حال ما نتوانستیم به انتهای غار پراو برسیم و شانس غواصی و یا صعود در غار را هم نیافتیم. ولی ما بسیاری از نکات و پیچیدگی‌های کار در غار پراو را فهمیدیم. مشکلاتی که در این راه پیش پای هر غارنوردی قرار دارد. اکنون نه سه نفر که تعداد زیادی از ما میدان پراو را می‌شناسند .غار را، فصل مناسبش را و بدون شک کار در غار پراو برای آینده به مراتب ساده تر خواهد بود. در این برنامه نزدیک پنجاه رول جدید در غار نصب کردیم. همچنین امیدواریم که بتوانیم در آینده جزوه ای در ارتباط با مسائل زمین شناسی و آب زمین شناسی این منطقه منتشر کنیم.
مهلت ویزای بعضی‌ها به آخر نزدیک می‌شد و ما فقط چند روز دیگر فرصت داشتیم. از طرح قبلی‌مان در مورد غار سراب که تهیه نقشه از این غار بود گذشتیم و به دیداری ساده از آن بسنده کردیم. درنزدیکی همدان در مقابل دهانه غار سراب کاظم، لیلا، افشین و احسان جباری و چند دوست دیگرش از همدان به ما ملحق شدند. من و یوری بهمراه آنها از غار بازدید کردیم در حالیکه هیچکدام لباس مخصوص به تن نداشتیم. این غار دریاچه‌ای را نه با شنا بلکه با کمک آنها به روش سنگنوردان و از دیوارهای غار پیمودیم و به دریاچه انتهای غار رسیدیم و خشک به بیرون مراجعت کردیم.
ما رابطه صمیمانه و محکمی با مردم سراسر ایران برقرار کردیم. بدون آن همدلی و کمک‌های همیشگی بسیاری از مسائل برای ما پیچیده‌تر می‌شد.

نقشه‌ای که سیمون بروکس سال‌ها قبل از این غار تهیه کرده بود تعداد زیادی از دهلیزهای فرعی این غار را در بر نمی گرفت. چنین به نظر می‌رسد که برای برنامه بعدی، ما به گزارش‌ها و اطلاعات بیشتری نیاز خواهیم داشت.
بازدید از غار منحصر بفرد علی صدر در نزدیکی غار سراب شانس بزرگی بود که در این برنامه نصیبمان شد. در روسیه غارهای توریستی زیادی وجود دارد ولی آنها بیشتر به خاطر زرق و برق بیرونشان مورد توجه هستند. من شک ندارم که علی صدربا دریاچه بزرگ و یک پارچه‌اش یک غار منحصر بفرد است.
دریغ که تنها نیم روز دیگر، رانندگی به سمت آستارا و خانه شروع شد. این درست که ما به اهدافمان در غارها دست نیافتیم ولی ما در این سفر نه تنها چیزی از دست ندادیم که سود و بهره فراوان بردیم به شکلی که به شایستگی‌مان برای آنها دچار تردید شدیم. ما رابطه صمیمانه و محکمی با مردم سراسر ایران برقرار کردیم. بدون آن همدلی و کمک‌های همیشگی بسیاری از مسائل برای ما پیچیده‌تر می‌شد و تمام گروه ما قدر شناس این مهمان نوازی و بذل توجه‌ای که نصیبمان شد، هستیم.
ارتباط گرفتنها، شرح دادن‌ها و با هم خنیدن‌ها در طول این سفر مرا مجذوب کرده بود. من فکر کردم که چگونه چنین چیزی ممکن است؟ عشق به کوه،‌ غار، تلاش در آنها و نگرانی و تشویشمان در راه رشد و تکامل، نقطه اشتراک همه ما بود.
با تمام وجود امیدوارم که این پایان داستان ما نیست. ما همدیگر را دوباره می‌بینیم در روسیه و یا در ایران.
در پایان بار دیگر این کلمه را از طرف همه اعضا گروه به همه کسانی که در این سفر یاری گرمان بودند، تکرار می‌کنم: سپاسگزارم.
اعضا گروه: یوری ادوکیمف از مسکو، سرگئی پطروف از مسکو، آناروگال از مسکو، آرتم اوجانف از مسکو، آلگسی ‍ژنکو نابرزنی چلنی، ایوگنی ژاکولف از نابرزنی چلنی، پاول دمیدوف از مسکو، دیمیتری پارشین از مسکو، ماریا اسجانیکف از مسکو، والری اوتکین از کرانسکویارک، ژولیا گوشینا از گرانسکویارک، جکاترینا جمی روا از مسکو، آندره اوتاپنکو از کراسنودار، پاول سیوینسکیچ از کانگور، کیریل مارکوسکی از کارگف اکراین، النا شوچنکف از کارگف اکراین، الگسی سروف از مسکو، سرگئی گاسف از مسکو، شراره قاضی از آلمان، سیمون بروکس از انگلستان بودند.