
خبرگزاری میراثفرهنگی ـ گردشگری ـ داوورد محمدیفر، نویسنده تاریخ کوهنوردی_ چنان چه کوهنوردی و کوهستانهای کشورمان را دست کم نگرفته، خود را باور کنیم و قسمتی از نیروهای تکراری و هرز رونده را، به سوی پژوهش و گسترش فرهنگ کوهنوردی ایرانزمین سوق دهیم و با نگاه به آینده بخشی از بودجهها را، متوجه امور زیربنایی کنیم، کوهنوردی و کوهستانهای کشور، این استعداد را دارند که جلوه کنند و به سکوهای پرش ورزش کوهنوردی ایران تبدیل شوند، اما چنین مهمی حاصل نمیشود، مگر آن که پیدا شوند کسانی که یافتههای خود را در میان گذارند و باشند مدیران دلسوزی، که این باید را درک کرده و موضوع را پیگیری کنند.
باید اعتقاد داشته باشیم کوهنوردی ایران شایستگی آن را دارد، که صاحب یک طرح ملی شود، تا بتوانیم در راستای تحقق آن استوار گام برداریم.
در سال 1784 میلادی برابر با سال 1163 خورشیدی، 221 سال پیش آندره میشود (1) گیاه شناس و کوهنورد فرانسوی، در زمانی که جنگ بین جانشینان کریمخان زند و خاندان سلسله جدیدالتأسیس قاجاریه در جریان بود، از قله الوند بالا رفت و در اروپا برای این مشهور شد، که اطلاعاتی بیشتر از کوه الوند منتشر ساخت، یازده سال بعد از ، میشو الیویه (2) و پس از آن، کینر (3)، کرپاتر (4) و کپل (5) از این کوه بالا رفتند.(6)
دستیابی به گسترش در زمینههای کوهنوردی، به هنرمندی و قابلیت بیشتر احتیاج دارد تا به کوهنوردی بودن و اورست رفتن. |
آندره میشو، درآن زمان برای ورزش کوهنوردی فرانسه دو رکورد ماندگار برجای گذاشت، اول این که تا آن وقت، پای کوهنوردان فرانسه به چنین ارتفاعی کمتر رسیده بود، دوم این که صعود میشو از الوند دو سال جلوتر از صعود تاریخی ژاک بالامات (7) و دکتر میشل پاکارد (8) به قله منبلان به وقوع پیوست، که این هر دو نقطه عطفی است در کوهنوردی فرانسه، مقایسه بین راحتی الوند و سختیهای منبلان در کار نیست، مهم واقعهیی است که متجاوز را دو قرن پیش، قبل از این که پای کوهنوردان فرانسوی به قله منبلان برسد، گیاهشناس کوهنوردی ازآن دیار، از قله الوند در همدان بالا رفت.
نمیدانیم فرانسویان از صعود هموطن خود به قله الوند (کوه باستانی اورونتس) آگاهند یا نه، ولی فرانسویان و ما میدانیم، دانشمند علوم طبیعی، هوراس بندیکت دو سوسور (9) برای فتح قله منبلان جایزهیی تعیین کرد، که کوهنوردان برای دریافت آن به رقابت پرداختند، تا این که در هشتم اوت سال 1786 بالامات و دکتر پاکارد برای نخستین بار، به منبلان صعود کردند و این همان روزی است که فرانسویان، آن را همه ساله در شامونی جشن میگیرند (10).
در شهر شامونی مجسمهیی است، که بالامات در حال نشان دادن راه صعود منبلان به سوسور، دانشمند سویسی است، که کوهنوردان و توریستهایی فراوان، با عکسبرداری در پایآن، خاطرات لذت بخش خود را در شامونی ضبط میکنند.
باز هم بدون این که بخواهیم همدان را با شامونی قیاس کنیم، شهر همدان، که از شهر رم باستانی، پایتخت ایتالیا، هم قدیمیتر است، دارای جاذبههایی است که شامونی فاقد آن است. همدان پایتخت امپراتوری بزرگ و باستان ایران زمین، گنجنامه، آرامگاه بوعلیسینا، غار علیسرد و دیگر جاذبهها، همراه با چاشنی یک برنامههای اضافی مثلاً منطقه علمکوه، به خاطر تنوع در سختی، زنجیره زرینی است برای درخشش جواهری به نام الوند، کوه و ورزش کوهنوردی همدان. آیا وقت آن نرسیده است که زنگها را برای سربلندی کوهنوردی ایران به صدا در بیاوریم.
نصب تندیش آندره میشو، نخستین فاتح مستند به قله الوند، اولین کوه مرتفعی که فرانسویان، قبل از منبلان از آن بالا رفتهاند، در محل گنجنامه یا هر جای مناسب دیگر، چه میزان هزینه دارد که از تأمین آن عاجزیم؟ کسر هزینه 20 میلیون تومانی فقط یک نفر از یک تیم اعزامی به اورست و اختصاص آن به این قبیل امور، چه کمبودی ایجاد میکند، که به انجام آن قادریم؟
نصب مجسمه میشو بر دامنه الوند، همان نقشی را برای ما بازی میکند که نصب مجسمه بالامات برای فرانسویان به انجام رساند، به غیر از مورد میشو، در رابطه با کوهنوردی، فرانسویان از افتخارات و بالندگیهای دیگر نیز در کشور ما بهرهمندند، که میتوان از یکایک آنها در راه گسترش کوهنوردی ایران بهره گرفت. مشکل این جاست که ما از شناخت تاریخ کوهنوردی و وکوهستانهای خود جدا افتادهایم. دشواری کار در این است که استراتژی توسعه کوهنوردی نداریم، این تعجب ندارد که در چرخه توریسم کوهنوردی غایبیم، چرا که برنامهیی برای ساماندهی آن موجود نیست.
حتی اگر به فکر قیاس با آمریکا و اروپا نباشیم، نمیتوانیم خود را با کشورهای ترکیه، پاکستان و دیگر ممالک منطقه مقایسه کنیم. کوه آرارات پرت افتاده، هرساله بیش از سه هزار کوهنورد و توریست خارجی بازدید کننده دارد(11) در حالی که در مرداد و شهریور سال 75 فقط 56 کوهنوردی بیگانه به دماوند صعود داشتهاند (12). ما کجای کاریم، سهممان ازتورهای کوهنوردی در خاورمیانهی طلایی و آیندهی آن به چه میزان است؟
بسیاری از کوهستانهای ما، همراه با داستانهای چند هزار ساله تاریخ کشورمان، برای کوهنوردان و علاقمندان گردشگری در طبیعت، حرفهای ناگفتنی زیاد دارند، در حدی که به طور خودجوش در انگلیس، گروهی به نام هیأت علمکوه تشکیل شد، در حالی که برای آمدن به ایران کسانی داوطلبانه خود به کوهستانهای ما سرازیر میشوند، چگونه است که برای حفظ این آمد و رفتها و افزایش تعدادشان جاذبهیی نداریم.
باید اقرار کرد، دستیابی به گسترش در زمینههای کوهنوردی، به هنرمندی و قابلیت بیشتر احتیاج دارد تا به کوهنوردی بودن و اورست رفتن، قابلیت و هنر مدیریت شادروانان، حسین رفعتیافشار و عبداله حاجیلو، رؤسای اسبق فدراسیون و هیأت کوهنوردی همدان، در پیشبرد اهداف کوهنوردان، که هیچ یک کوهنورد نبودند، بر هیچ کوهنوردی پوشیده نیست، اما امروزه جای چنین مردانی مشکل گشا خالی است.
کوهنوردی ایران برای نمایش بهتر، نیاز به شریکی بینالمللی دارد، در کوهنوردی جهان فرانسه حرف اول را میزند، از بیگانگان نیز فرانسویان با انگیزههای بس فراوان، طرف نخست کوهنوردی ایرانند، چرا به مناسبتهای این انگیزهها که بسیار مهم زیاد و مهمند مراسمی نداریم، جشنهایی برپا نمیکنیم و فرانسویان را به کشور خود فرا نمیخوانیم، در حالی که میدانیم پی آمد آن، رهسپار شدن سایر کوهنوردان اروپایی است، که آنان نیز اغلب در صحنههای کوهنوردی ایران صاحبنامند.
نصب تندیش آندره میشو، نخستین فاتح مستند به قله الوند، اولین کوه مرتفعی که فرانسویان، قبل از منبلان از آن بالا رفتهاند، در محل گنجنامه یا هر جای مناسب دیگر، چه میزان هزینه دارد که از تأمین آن عاجزیم؟ |
همانطور که یادآور شدیم، مخارج نصب تندیس آندره میشود در همدان، از هزینه اعزام یک یا دو نفر به هیمالیا کمتر است، با این تفاوت اساسی که اولی در ایران ارز آور است و اشتغالزا، دومی ارز بر است و تولیدکننده کار برای بیگانگان، در همین جا است که منافع ملی ایران، با توسعه ورزش کوهنوردی گره میخورد و ورزش ما، باید که به راه خود در راستای توریسم کوهنوردی، طبیعتگرایی و جذب درآمد ارزی سوق داده شود، در هم آمیختن منافع ملی کشور، با ورزش کوهنوردی با تضمین گسترش این ورزش پیآمدهای پرشگون و دگرگون کننده در بر خواهد داشت.
در این باره باید باب مکاتبه، با آلپنکلوپ و فدراسیون کوهنوردی فرانسه باز شود و نفراتی، از انجمن روابط فرهنگی ایران و فرانسه و سفارت، برای یک مسافرت کوتاه به همدان دعوت به عمل آید، تا ضمن آشنایی با کوهنوردان همدان، در مراسم دویست و بیست و دومین سالگرد صعود آندره میشو، به قله الوند و نکوداشت نخستین فاتح مستند آن شرکت کنند، این راه بسیار کم هزینه به رفتنش میارزد، راهی که چنان چه فدراسیون کوهنوردی از زیر بار آن شانه خالی کند، به راستی هیأت کوهنوردی همدان، یا انجمن کوهنوردی ایران استحقاق و شایستگی پیمودن آن را دارند.
جالبتر این که سال صعود آندره میشو به الوند، دقیقاً همان سال تأسیس کلوپ آلپن فرانسه نیز است که جشن همزمان آن برای هر دو ملت ایران و فرانسه باعث سرفرازی است. ضرورت دارد به این نکته اشاره شود، که پیمایش الوند توسط فرانسویان، رکورد پنجمین کوه صعود شده دنیا را نیز برای آنان به ارمغان آورده است، در صورتی که منبلان خودشان در ردیف ششم جدول بعد از صعود به الوند قرار دارد.
مورخان کوهنوردی دنیا، اشارهیی به قلههای نامور ایران، در گذشته دور نکردهاند و صعود سالهای 1798، ا چ- کربرت اتریشی و تامسون، انگلیسی را نادیده گرفتهاند، که حتماً به دلیل بیاطلاعی است.